شبهای بی تو ،شبهای تنهایی من
استاني از زبان حضرت آدم .... کسی از حس اشتیاق چشم هایمان خبر ندرد ... حتی آسمان آسمان دل پری دارد این روز ها... من ازمیان رفه هاش صدای دلتنگی یک عمر انتظار را شیندم صدای سرفه هایمان اگر نمی آید نه دلمان تنگ نشده .... نه ما بهبودنت دل بستیم این را آسمان مدینه نیز میگوید تا زمان که جان در بدن ارم منتظرت خواهم ماند دلم سنگفرش راهت
نظرات شما عزیزان:
آدم
فرزند؟
من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت
زمین خاك
امانت است
روزی چنان بلند كه همسایه خدا،اینك به قدر سایه بختم به روی خاك
حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاك
روز جمعه، به گمانم روز عشق
اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه
رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمان
نه آنچنان سبك كه پرم دئر هوای دوست ... نه آ نچنان وزین كه نشینم بر این خاك
نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خدا
در كار كشت امیدم
خدا
آن هم خدا
یك سیب از درخت وسوسه
همین
تبعید در زمین
حوای آشنا
كمی
كه شوم اسیر خاك
بلی
گاهی فقط خدا
دیگر گلایه نه؟، ولی...
حكمی چنین آن هم یك گناه!!؟
زیاد
تنها خدا
بلی
دو قطره اشك
بلی
تنها كسم خدا
Power By:
LoxBlog.Com |